♥سعي کن مثل خورشيد زياد نور ندي چون همه از نورت استفاده مي کنن ولي اصلا نگات نمي کنن؛ سعي کن مثل ستاره کم نور بدي تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن♥
عشق چیست :. به كوه گفتم عشق چيست؟! لرزيد به ابر گفتم عشق چيست؟! باريد به باد گفتم عشق چيست؟! وزيد به پروانه گفتم عشق چيست؟! ناليد به گل گفتم عشق چيست؟! پرپر شد به انسان گفتم عشق چيست؟! اشك از ديدگانش جاري شد و گفت: ديوانگيست
اونی که می خواستم عهدشو شکست و به پای عشق جدید نشست و چش روی آرزوم همیشه بست و پشت مه پنجرمون رها شد
اونی که می خواستم مث اشک چکید و تو طول راه یهو یکی رو دید و صدای از ما بهتر و شنید و به خاطر هیچی ازم جدا شد
اونی که می خواستم دل ما رو بردو تو راه که می رفت به یکی سپرد و تو خاطرش ، خاطره ی ما مرد و یکی دیگه تو رویاهاش خدا شد
اونی که می خواستم دل ازم برید و بین گلا یه گل تازه چید و به اونی که دلش می خواس رسید و مثل تموم مردا بی وفا شد
اونی که می خواستم زود ازم گذشت و یه روزی رفت و دیگه بر نگشت و منکر مجنون شد و کوه و دشت و منکر عشق و بودن با ما شد
اونی که می خواستم زیر قولش زد و با یکی دیگه پیش من اومد و به خاطر اون به ما گفتش بد و عزیز تر از دیروز و از حالا شد
اونی که می خواستم شدش از ما سرد و پیغام دادش که دیگه برنگرد و بد بودن ما رو بهونه کرد و غیبش زد و یک دفعه کیمیا شد
اونی که می خواستم ما رو بد شناخت و هستی شو پیش یکی دیگه باخت و قصر من و با یکی دیگه ساخت و شکر خدا باز ولی پادشا شد
اونی که می خواستم من و داد به باد و رفت پیش اون کس که دلش می خواد و زد زیر عشقش تا یادش نیاد و اسم منم جز آدم بدا شد
اونی که می خواستم من و زد کنار و خزونشو یه جوری کرد بهار و قایم شدش تو یه عالم غبار و تقدیر ما مثل موهاش سیا شد
اونی که می خواستم آخرش گم شد و بازیچه ی چشمای مردم شد و وارد عشق صد و چندم شد و توی خیال کس دیگه جا شد
اونی که می خواستم ، ولی انگار مده
مال همه یه جورایی گم شده
کاش از میون غبارا بیاد و
بهم بگه هر چی می گی بیخوده
خیلی درد بدی وقتی کسی رو دوست داشته باشی ولی اون تو رو دوست نداشته باشه خیلی حس بدیه به قول یکی از دوستانم با تو میتونم بدون تو نمیتونم خخخخخخخ باحال بود نه.
بگو ای مرد من بگو ای افکفار هر چه عاشق بگو خون روشن شقایق
هرگز از من مخواه که تو را فراموش کنم که من در هوای تو و برای تو نفس میکشم.چشمان ابری ام زیر سایه آن درختی که تو را دیدم بارها باریدند و به امید دیدارت هر روز صبح با تمنا کوچه پس کوچه ها را به نظاره نشستند.شاید نشانی از تو بیابند.ای کاش دوباره بی خبر یک روز برای دیدنم بیایی،من به انتظار دیدارت همیشه چشم به راه خواهم ماند
تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست.ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم و تو را آن گونه که می خواهی دوست دارم.ای مهربان پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید.تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم.
اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟
روپشت بوم خونه هااسمتوفریادبزنم؟
اجازه هست که هرنفس ترانه بارونت کنم؟
ماه وستاره روبازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبموازجابکنه؟
بهت بگم عاشقتم،دوست دارم یه عالمه
اجازه هست نگاهتو،توخاطرم قاب بکنم؟
چشمی که بدخواهمونه،به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریادبزنم:توقلبمی تابه ابد؟
بدون اگه رسوابشم به خاطرت خوبه،نه بد!
اجازه هست دریاباشم،کویرروپیمونه کنم؟
توصدف دلم بشی،من تودلت خونه کنم؟
اجازه هست....؟؟
اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟
روپشت بوم خونه هااسمتوفریادبزنم؟
اجازه هست که هرنفس ترانه بارونت کنم؟
ماه وستاره روبازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبموازجابکنه؟
بهت بگم عاشقتم،دوست دارم یه عالمه
اجازه هست نگاهتو،توخاطرم قاب بکنم؟
چشمی که بدخواهمونه،به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریادبزنم:توقلبمی تابه ابد؟
بدون اگه رسوابشم به خاطرت خوبه،نه بد!
اجازه هست دریاباشم،کویرروپیمونه کنم؟
توصدف دلم بشی،من تودلت خونه کنم؟
اجازه هست....؟؟
غریب آشنای من! لحظاتم بی تو سرد است و تاریک و آتشی که در وجودم از نبودنت شعل ور شده است نیز مرا گرم نمی کند.درد مرا دستهای تو مرهم است بیا تا با وجود تو این سرما را تحمل کنم. مرا نگاه تو بس است تا اتش وجودم را خاموش کنم، مرا زمزمه های تو نیاز است تا صدای پراندوه سکوت را از یاد ببرم.بیا که تو را سخت دلتنگم.
سلام بر همه ی عاشقانه هم وطن
اگه دوست دارید اسم خودتون و عشقتونو برای ما بفرستید
از قسمت نظرات تا ما هم عشق شما را بیان کنیم.
ممنون
تعداد صفحات : 3
لطفا نظر بدید اگه دوست دارید اسمتون و عشقتون توی این سایت بیان شه لطفا توی قسمت نظرات بیان کنید